- اثبات کردن
ثابت کردن. تصدیق کردن.
معنی اثبات کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- اثبات کردن
ثابت کردن، تصدیق کردن
- اثبات کردن
فرنودن
- اثبات کردن
لإثبات
- اثبات کردن
Evidence, Prove, Substantiate
- اثبات کردن
prouver, étayer
- اثبات کردن
evidenciar, probar, sustanciar
- اثبات کردن
доказывать , доказать , подтверждать
- اثبات کردن
beweisen, untermauern
- اثبات کردن
доводити , довести
- اثبات کردن
udowadniać, udowodnić
- اثبات کردن
证明 , 证实
- اثبات کردن
evidenciar, provar, substanciar
- اثبات کردن
provare, dimostrare
- اثبات کردن
membuktikan
- اثبات کردن
प्रमाणित करना , सिद्ध करना
- اثبات کردن
bewijzen
- اثبات کردن
ثابت کرنا
- اثبات کردن
প্রমাণ করা
- اثبات کردن
kuthibitisha
- اثبات کردن
kanıtlamak
- اثبات کردن
증명하다 , 입증하다
- اثبات کردن
พิสูจน์ , ยืนยัน
- اثبات کردن
להוכיח
- اثبات کردن
証明する , 実証する
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پذیرفتن قبول کردن مستجاب کردن گردن نهادن خواهش و مراد کسی را بر آوردن روا کردن، دفع فضول کردن، یا اجابت کردن معده. دفع فضول کردن آن
پایداری کردناستقامت ورزیدن، ثابت شدن پایدارماندن مداومت کردن مواظبت نمودن، ثبات ورزیدن مقاومت کردن، پایداری استقامت
((~. کَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
پایداری کردن، استقامت ورزیدن، ثابت شدن، پایدار ماندن، مقاومت کردن، پایداری، استقامت
